..
..
..
امروز تو محلمون یه پورشهِ خوش رنگ پارک شده بود ...
کودک عقده ای درونم میگفت : خط خطیش کن !
کودک روشنفکر درونم میگفت : خاک بر سرت ،
ندید بدیدا این کارو میکنن ...
کودک مذهبی درونم میگفت : الحسود ، لایسود
هیچی دیگه دسته جمعی با هم درگیر بودن که آخر سر
خر درونم یه لگد بهش زد صداش در اومد ، فرار کردم
..
..
..
من موندم حضرت نوح کجا زندگی میکرده که همه نوع حیوون
اونجا بوده ، بابا خب مثلا پنگوئن و زرافه و خرس پاندا که تو یه
اقلیم نمیگنجند . یا اینکه سر راه رفته قطب شمال و چین ؟!!
احتمالاً هماهنگ کرده مثلاً فلان ساعت سرِ کانالِ سوئز باشید ...!
..
..
..
ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺍﺧﻼﻕ ﺍﺳﻼﻣﯽ ، ﺍﺳﺘﺎﺩﻩ ﮔﻔﺖ :
ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﻧﯿﺸﺖ ﺑﺎﺯﻩ ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺮﻭ ﺗﺨﺘﻪ ﺭﻭ ﭘﺎﮎ ﮐﻦ ،
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻤﯿﺮﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ !!!
ﮔﻔﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ ؟ ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﺮﯼ ؟ ﻣﯿﮕﻢ ﭘﺎﺷﻮ ﺗﺨﺘﻪ ﺭﻭ ﭘﺎﮎ ﮐﻦ
ﻣﻨﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡ ﮔﻔﺘﻢ :
ﺩﻭﺱ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﮐﻼﺳﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺑﺒﯿﻨﻦ !!!
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺯﺩﻥ ﺯﯾﺮ ﺧﻨﺪﻩ ...
ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻼﻓﯽ ﮐﻨﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ ﭘﺎﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﮔﻔﺖ :
ﺧﻮﺷﮕﻞ ﭘﺴﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺗﻨﺘﻪ ﻣَﺮﺩﻭنَش ﻫﻢ ﻫﺴﺖ ؟؟؟
ﻣﻨﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﯾﻠﮑﺲ ﮔﻔﺘﻢ :
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﮔﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺷﻮﻫﺮﺗﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﺪ ﺳﺎﯾﺰﺵ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻩ !!!
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﻼﺱ ﺗﺮﮐﯿﺪ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ :|
ﮔﻔﺖ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ ﺣﺎﻻ ﺧﻮﺩﺕ ﺣﺬﻑ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﯾﺎ ﻣﻦ ﺣﺬﻓﺖ ﮐﻨﻢ ؟
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺟﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﻪ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﻫﯿﭻ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ !
ﻗﺎﻃﯽ ﮐﺮﺩ ﺭﻓﺖ ﺳﻤﺖ ﻟﯿﺴﺖ ﮔﻔﺖ ﺍﺳﻤﺖ ﭼﯿﻪ ﺑﻠﺒﻞ ﺯﺑﻮﻥ ؟
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻮﭼﯿﮑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﻫﺴﺘﻢ .
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻟﯿﺴﺖ ﺭﻭ نیگا ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﺍﻣﯿﺪﻩ ﭼﯽ ؟؟؟
ﻣﻨﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺪﯼ ﺻﺪﺍﻣﻮ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﻣـــﯿــــــــﺪﻩ ﺟـــﻬــﺎﻥ !
ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩﻡ ﮐﻼﺱ ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ ...
ﻣﺎﮊﯾﮑﺸﻮ ﭘﺮﺕ ﮐﺮﺩ ﺟﺎ ﺧﺎﻟﯽ ﺩﺍﺩﻡ ﺍﺯ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﻡ ﺭﺩ ﺷﺪ
ﻭ ﺩﻭﯾﺪﻡ ﺩﺭ ﮐﻼﺱ ﻭ ﺑﺴﺘﻢ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻡ !!! D:
..
..
..
پُز دادن جَدیدِ زَنای فامیل :
اَز گِرفتَن یارانه اِنصِراف دادیم (:
..
..
..
مُعلمی پدر شاگردش رو اِحضار میکنه به مَدرسه
فرداش پدره میاد میگه چی شده ؟؟؟
مُعلم میگه : پسر شما خیلی خنگه !!!
پدر : یعنی چی ؟؟؟
مُعلم : الان بهتون نشون میدم ، به شاگردش میگه :
برو ببین من تو حیاط مدرسه ام ...
پسره میره و میاد میگه : نه خانم مُعلم تو حیاط نبودید !
مُعلم میگه : شاید تو دفتر مُدیرَم برو اونجا رو ببین !
پسره بازم میره و میاد میگه : اونجا هم نبودید !
مُعلم به پدره میگه : ببینید ... ببینید بچه تون چقد خنگه ...
پدره میگه : خب شاید رفتی مرخصی لاشی ...! D:
..
..
..
هر از گاهی نیم نیگاهی به پشته سره خود بیاندازید
شاید کسانی را دیدیید که همواره
به راهه پیشرفت شما نیگا می کنند ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ولی اگه دیدی زُل زدن دارن با دِقّت نیگا میکنن
بزنید جِرشون بدید لاشیا رو نکبَتِا هیزن
..
..
..
مادَرم اِمروز باهام دعوا کرد ، همه چی حَله
فقط موندم اِسم آلبوم اَوّلمو چی بذارم ؟ D:
..
..
..
یکی از فانتزیام اینکه به طور اتفاقی به سیستم بانکی ،
بانکی که توش حساب دارم دسترسی پیدا کنم !
هر چی پول تو بانک هست بفرستم حساب سوئیسم ،
(نخند دیوث حساب دارم تو سوئیس)
بعد خودمم فلنگو ببندم برم اونور آب سواحل آنتالیا ،
ولی برای سوزوندن بانکیای لاشی گوشیمو با خودم ببرم .
اونام هی تماس بگیرن منم پاسخ ندم ،
خیلی شیکو مجلسی بذارم رو پیغام گیر :
حالا بذارین واستون پیغام های پیغام گیرو بخونم :
کارمند ساده بانک :
مشتری مُحترم بانک ،
تو برگرد قول میدم جواب همه سوالاتو بدم ،
اخمم نمیکنم باور کن راس میگم .
گه خوردم از این به بعد بیای تا زانو تعظیم میکنم جلوت ،
اصن هر چی خودکار دوس داری برداری بردار ...
کارمند ویژه بانک :
تنها مشتری ای که مهرت به دلم نشسته بود ،
باید به حضورت عرض کنم با وام شما موافقت شده ،
3 میلیون چیه قربان ، براتون 30 میلیون تقاضا دادم .
مسئول جا به جایی دلار در بانک :
ای جانم به فدایت مشتری بانکی ،
به خدا حقوقم رو تا 12 سال با هم نصف میکنیم . برگردددد
و قسمت انتقامش :
رئیس شعبه بانک مذکور :
سلام رئیسِ بانکِ مشتری سالاری با شما صحبت میکنه ،
من از اولشم میخواستم جایزه بانکم رو به شما تعلق بدم ،
تا دیر نشده برگرد همه چیز ok هست ،
قول میدم سود همه ی پولایی که دستته
رو تا 3 سال به تو و خانواده واگذار کنم ،
منم در حالی که نیشخند میزنم تو دلم میگم گه نخور لاشی ...
و یه موزیک شیشِ هشتی بذارم تا جیگرم حال بیاد خخخ
..
..
..
رو دسته صندلی نوشته بود :
وقتی زلزله اومد پشت صندلیو نیگا کن .
پشتشو نیگا کردیم نوشته : بود الان نه خره وقتی زلزه اومد !
..
..
..
بابا بزرگم هشتاد سالشه همیشه اصرار می کنه که بذارید ،
من از خونه تنهایی برم بیرون مگه زندانی گرفتید ؟
می خوام برم نون و روزنامه اینا بگیرم …
یه روز بعد از کلی اصرار گفتیم باشه ، برو ولی مواظب باش …
رفته نونوایی محل به همه ی اونایی که تو صف بودن ،
گفته عجب روزگاری شده پنج تا دختر دارم پنج تا پسر ،
تو این سن و سال ،
منِ پیرمرد باید بیام تو صف وایسم نون اونارم من بگیرم !
..
..
..
راه حلی تضمینی برای افزایش سرعت اینترنت :
ابتدا کابل مودم را خم کنید ،
اینطوری اینترنت پشت سیم جمع میشه ،
بعدش یوهو ولش کنید ،
اینطوری اینترنت با فشار میاد تو مودمتون ،
برید حالشو ببرید
تذکر :
سیمو زیاد نیگه ندارید ، ممکنه اینترنت
خیلی فشارش زیاد شه ، بترکه و کف اتاقتون اینترنتی بشه
..
..
..
تنها کسایی که بهم ثابت کردن
من با بقیه واسشون فرق دارم ...
پشه هان !
لامصبا هیشکیو بغیر از من نیش نمیزنن تو خونمون .
همچین پشه های وفا دار و تک پری داریم تو خونه
..
..
..
داشتم تو کلاس از اول تا آخر با دوستم صحبت میکردم ،
استاد آخرای کلاس دیگه از دستم خسته شده بود ، گفت :
پنج دیقه بیشتر نمونده ، حرفاتو جمع بندی کن
..
..
..
تموم شد